روایت بیست و چهارم
14 سالم بود، توی اتاق پذیرایی خونه مادربزرگم نشسته بودم کیف دستی میدوختم، شوهرخالمم نشسته بود تلویزیون میدید، پدرم وارد شد و اونم نشست به تلویزیون دیدن. یک هفته بعدش بخاطر این که تو سن بلوغ بودم کم تحمل شده بودم و تازه از شهر مهاجرت کرده بودیم به روستا، عصبی شدم و صدام بالا رفت، پدرم اومد منو گرفت زیر مشت و لگد اینقدر زد که سرمو نمیتونستم نگه دارم. هی میگفت تو جندهای، من از امروز با تو دشمنم، شوهرخاله ات سینههاتو مالیده (من اینقدر معصوم بودم این حرفاش اینقدر وحشتناک بود، اینقدر شوکآور بود که تمام تنم یخ زده بود)
چهارساعت بیحرکت نشستم گوشه اتاق به امید این که مرگ برسه و من دیگه مجبور نباشم تو چشمای این مریض نگاه کنم اما نشد. من با رومینا هیچ فرقی نداشتم حتی یه خونه فاصله امون نیست. ما رو میکُشن، هر روز میکُشن، هیچکس هیچ عقوبتی نمیبینه.
من الان تو رشتهی مهندسی دلخواهم درس میخونم، عاشق خودمم و وضع بهتره. به قول مهدی معارف: تصویر اول رومینای شاد و سالم بود، تصویر دوم رومینای مقتول، تصویر سوم تصویریه که ما بسازیم برای رومیناها امن باشه. من میخوام تصویر سوم باشم.
14 سالم بود، توی اتاق پذیرایی خونه مادربزرگم نشسته بودم کیف دستی میدوختم، شوهرخالمم نشسته بود تلویزیون میدید، پدرم وارد شد و اونم نشست به تلویزیون دیدن. یک هفته بعدش بخاطر این که تو سن بلوغ بودم کم تحمل شده بودم و تازه از شهر مهاجرت کرده بودیم به روستا، عصبی شدم و صدام بالا رفت، پدرم اومد منو گرفت زیر مشت و لگد اینقدر زد که سرمو نمیتونستم نگه دارم. هی میگفت تو جندهای، من از امروز با تو دشمنم، شوهرخاله ات سینههاتو مالیده (من اینقدر معصوم بودم این حرفاش اینقدر وحشتناک بود، اینقدر شوکآور بود که تمام تنم یخ زده بود)
چهارساعت بیحرکت نشستم گوشه اتاق به امید این که مرگ برسه و من دیگه مجبور نباشم تو چشمای این مریض نگاه کنم اما نشد. من با رومینا هیچ فرقی نداشتم حتی یه خونه فاصله امون نیست. ما رو میکُشن، هر روز میکُشن، هیچکس هیچ عقوبتی نمیبینه.
من الان تو رشتهی مهندسی دلخواهم درس میخونم، عاشق خودمم و وضع بهتره. به قول مهدی معارف: تصویر اول رومینای شاد و سالم بود، تصویر دوم رومینای مقتول، تصویر سوم تصویریه که ما بسازیم برای رومیناها امن باشه. من میخوام تصویر سوم باشم.
این پست را در اینستاگرام ببینید
آخرین پست ها
-
Doofpot brandmoord Narges Achikzei: 240 getuigenissen ontmaskeren jarenlange wegkijkpraktijken Inspectie Justitie en Veiligheid
-
Verdwijning van Yildiz Kayali uit Zevenaar leidt tot zware straf voor partner
-
Eerwraak in Eskilstuna, Zweden: Abier vermoord vanwege haar wens te scheiden
-
Eermoord in Mailsi, Pakistan: schoonmoeder in brand gestoken na weigering van verzoening
-
Eermoord in Nahavand, Iran: 26-jarige atlete Raheleh Siyavoshi vermoord door haar echtgenoot
-
Vermoedelijke eermoord op jonge ingenieur in India
-
Eerwraak in Uttar Pradesh, India: 17-jarig meisje doodgeschoten door vader en broer
-
Schietpartij in Sneek: Daniel el Makrini (32) schiet zwangere ex-vriendin neer en pleegt zelfmoord
-
Poging tot eerwraak in Heilbronn, Duitsland
-
Eerwraak in Maragheh, Iran: Somayeh Kiomarthi en haar twee dochters vermoord
