روایت پنجاه و دوم
۱۲ سالم بود، توی یه خانواده مذهبی بزرگ شدم. از روی کنجکاوی با یه پسر یه دوستی معمولی رو شروع کردم، یه بار رفتم دیدمش همسایه ها فهمیدن به پدرم گفت یکیشون و هربار تحریکش میکرد که حواست به دخترت باشه و دخترت فلانه. بابام سرِ همین گوشیم رو که ازم گرفت و هر موقع یادش میاومد یا عصبی میشد به یادم میآورد و یه جنگ روانی داشتیم تو خونه که گاهی کتکم هم میزد.
مامانم هم هر بار سرزنشم میکرد و هزارتا توهین بهم میکرد. من به شدت عصبی شدم و استرس داشتم و پرش ذهن گرفتم و اصلا نمیتونستم تمرکز کنم و باعث شد توی درسام اُفت شدید کنم و حسابی بخاطر اُفتم عذابم میداد و استرسم رو بیشتر میکرد. هیچ پناهی هم نداشتم، هر روز آرزوی مرگم رو میکردم.
توی ۱۸ سالگی توی مسافرت بودیم، یهو یادش اومد این ماجرا رو و همونجا به شدت زدم و دست گذاشت رو گلوم و داشت خفهام میکرد و یهو ولم کرد. اینایی که گفتم یک صدم دردام نیست و بابام هر بار یادآوری میکنه که بهترین پدر دنیاست و نمیدونم به این حرف مضحکش بخندم یا گریه کنم. بعد ها میخواستم از دوست پسرم جدا بشم و بار ها بخاطر همین تهدیدم میکرد که به بابام میگه و من بی پناه تر از قبل.
۱۲ سالم بود، توی یه خانواده مذهبی بزرگ شدم. از روی کنجکاوی با یه پسر یه دوستی معمولی رو شروع کردم، یه بار رفتم دیدمش همسایه ها فهمیدن به پدرم گفت یکیشون و هربار تحریکش میکرد که حواست به دخترت باشه و دخترت فلانه. بابام سرِ همین گوشیم رو که ازم گرفت و هر موقع یادش میاومد یا عصبی میشد به یادم میآورد و یه جنگ روانی داشتیم تو خونه که گاهی کتکم هم میزد.
مامانم هم هر بار سرزنشم میکرد و هزارتا توهین بهم میکرد. من به شدت عصبی شدم و استرس داشتم و پرش ذهن گرفتم و اصلا نمیتونستم تمرکز کنم و باعث شد توی درسام اُفت شدید کنم و حسابی بخاطر اُفتم عذابم میداد و استرسم رو بیشتر میکرد. هیچ پناهی هم نداشتم، هر روز آرزوی مرگم رو میکردم.
توی ۱۸ سالگی توی مسافرت بودیم، یهو یادش اومد این ماجرا رو و همونجا به شدت زدم و دست گذاشت رو گلوم و داشت خفهام میکرد و یهو ولم کرد. اینایی که گفتم یک صدم دردام نیست و بابام هر بار یادآوری میکنه که بهترین پدر دنیاست و نمیدونم به این حرف مضحکش بخندم یا گریه کنم. بعد ها میخواستم از دوست پسرم جدا بشم و بار ها بخاطر همین تهدیدم میکرد که به بابام میگه و من بی پناه تر از قبل.
این پست را در اینستاگرام ببینید
آخرین پست ها
-
Man doodt vrouw en man in Gilan, Iran
-
Vrouw doodgeschoten voor de ogen van haar 4-jarige zoontje in Rijswijk
-
Eerwraak in Darrehshahr, Iran: 17-jarig meisje vermoord door haar vader
-
Eerwraak in Swat, Pakistan: Vrouw en drie dochters vermoord
-
Eerwraak in Gwalior, India: Vader wurgt zijn dochter
-
Femicide in Sib en Soran, Iran: Man vermoordt echtgenote en schoonmoeder
-
Eerwraak in Bhanpura, India: Vader gearresteerd voor moord op zijn dochter
-
Eerwraak in Khorasan Razavi, Iran: twee zussen vermoord
-
Eerwraak in de Pakistaanse provincie Punjab: jonge vrouw levend verbrand door haar man
-
Stop Femicide Iran brengt een 18-maands rapport uit over dodelijk geweld tegen vrouwen en meisjes in Iran